کد مطلب:29462 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:76
علی علیه السلام به آنان فرمود:«شما را به خدا، آیا در بین شما كسی جز من هست كه پیامبر خدا، در روزی كه بین مسلمانان پیمان برادری بست، بین او و خودش پیمان برادری بسته باشد؟». گفتند:خیر.[1]. 4686. امام علی علیه السلام:من، بنده خدا، برادر پیامبر خدا و صِدّیق اكبرم و جز دروغگو، پس از من چنین ادّعایی نخواهد داشت.[2]. 4687. امام علی علیه السلام:من بنده خدا و برادر پیامبر خدا هستم و این ادّعا را پیش از من و پس از من، جز دروغگوی افترا بند، نخواهد گفت.[3]. 4688. تاریخ دمشق - به نقل از زید بن وَهْب -:روزی نزد علی علیه السلام بودیم. فرمود:«من بنده خدا و برادر پیامبر خدا هستم و پس از من، جز دروغگو این را نخواهد گفت». مردی از غطفانیان گفت:به خدا سوگند، من هم همان گونه كه این دروغگو می گوید، می گویم كه: من، بنده خدا و برادر پیامبر او هستم. پس از آن، به زمین افتاد و می لرزید. یارانش او را با خود بردند. من هم در پی آنان رفتم تا به [ منطقه] دارعماره رسیدیم. به یكی از مردان آنان گفتم:از دوستتان به من خبر بده؟ گفت:با وی چه كار داری؟ آنان را به خداوند، سوگند دادم. یكی از آنان گفت:به خدا، تا پیش از گفتن این سخن، هیچ مشكلی در او سراغ نداشتیم. با گفتن آن، به این وضع افتاد. وی چنان بود تا مُرد.[4]. 4689. تاریخ دمشق - به نقل از عبد اللَّه بن بهیّ -:روزی كه علی علیه السلام به میدان [ كارزار با ]مشركان درآمد، گفتند:تو كه هستی؟ فرمود:«من بنده خدا و برادر پیامبر خدا هستم».[5]. ر. ك:الغدیر:125 - 111/3.
4685. الاستیعاب - به نقل از ابو طُفَیل -:هنگامی كه عمر به حالت احتضار درآمد، خلافت را در شكل شورایی بین علی، عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان بن عوف و سعد [ بن ابی وقاص] قرار داد.